گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

خاطر تو

روزا میگذره شبا میگذره همه چی میگذره اما من نمی گذرم از دل شکستم از اشکام از ناله هام از بغضام اما تو بگذر از بی کسی من از نامردایی من از ناشکرایی من . عصبانی نشو خوب تو بزرگی بخشش از بزرگانه. می خابم بیدار میشم اما همش یادم میره تو حواست به منه. اخه چرا اینقدر منو میپایی ! می خام یه لحظه خلوت کنی آروم میگی وقتی خلوت میکنی خودت که هستی میگم اره میگی پس چون تو هستی منم هستم . دارم دیوونه میشم. آروم میگی صبر کن میادش بالاخره. میگم کی میگی همین روزا . میگم نمیشه همین شبا باشه . میخندی میگی داری با کلمات بازی میکنی میگم اره خب کلافه شدم از دوری کلافه . آرومم میکنی و میگی این امتحان کوچیکیه تو زندگی، صبر کن باشه صبر میکنم فقط به خاطر تو فقط فقط

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد