گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

2+1

یکی از دوستان بسیار عزیزم که اتفاقا بزودی خانم دکتر میشوند و برایم بسیار عزیز هستند همیشه میل های زیبا و اموزنده می فرستند امروز هم میل جالبی ارسال کردند که برایتان می گذارم خواندش خالی از لطف نیست

 2+1
1 دقیقه بخوان 2 دقیقه  فکر کن
اگر می‌خواهی بهترین باشی بد نباش
امیر المؤمنین علیه السلام  فرمودند : من عَرَفَ کفَّ. هر کس به معرفت برسد ، خود را از بدی بازمی‌دارد.[1]
گاه نمی دانی بهترین تصمیم یا بهترین عملکرد چیست، اما می‌دانی که چه کارهایی را نباید بکنی. خداوند در قرآن این بندگان را «ذی حجر» می‌نامد. اگر از سنگ چین خودت جلوتر نروی، اگر خط قرمزها را مراعات کنی، گناه و خطا نمی کنی ، به خاطر دیگران به هر چاهی نمی‌افتی. به خاطر خستگی، ناراحتی یا جو زدگی به هر راهی نمی‌‌روی. لذا از پاک ترین‌ها می‌شوی و خدا تو را یاری می‌کند.
گاهی می‌خواهی بهترین پذیرایی را از مهمانت بکنی، به او می‌گویی: باید زود بیایی، نمی‌گذارم حالا بروی، باید این را بخوری، باید آنجا بنشینی، چرا آن روز نیامدی؟
می‌خواهی بهترین تلاش علمی را بکنی، لذا شب ها کنار کسانی که خوابیده‌اند چراغ را روشن می‌ذاری ، به دیدن فامیل نمی‌روی، در خرید کتاب تست زیاده روی می‌کنی، به کسی کمک نمی‌کنی و به نیاز کسی توجه نداری
می‌خواهی خیلی پر تلاش باشی لذا خانم جوانت را توی خانه رها می‌کنی و شب‌ها دیر وقت و خسته به خانه برمی‌گردی و جنازه ی بی حال و حوصله‌ات را برایش می‌آوری
می‌خواهی خیلی اهل عبادت باشی لذا تا دیر وقت در آن هیئت و آن جلسه می‌مانی و از رسیدگی به خانواده‌ات کم می‌گذاری «غافل از این که پیامبر مهربان فرمودند: نشستن مرد در کنار همسرش نزد خداوند از اعتکاف و شب زنده داری در مسجد النبی دوست داشتنی‌تر است[2]
 می‌خواهی برای خانواده دلسوزی کنی اما اینقدر محدودشان می‌کنی و به جای آنها تصمیم می‌گیری که منجر به احساس حقارت و شکست در آنان می‌شوی و شأن و شخصیت انسانی از دست رفته را نمی‌بینی
گاهی خودت را دست کم می‌گیری یا نمی‌خواهی کاری برای خودت بکنی، پس شروع می‌کنی به نق زدن و دائم با حسادت و طعنه و ایرادگیری دیگران را که اهل تلاش اند، اذیت می‌کنی
 
اگر می‌خواهی خیلی خوب باشی ، لطف کن اینقدر بد نباش
«کنترل و پرهیز داشتن از خیلی از کارها بهتر است»
گاهی برای رسیدن باید نرفت


کانون قرآن و عترت دانشگاه امیرکبیر


[1] شرح اقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ، ج 5 ، ص136
[2] مجموعه ورام ، ج2 ، ص 121

به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به نقل از زبان مادر محترمه

همین موقع ها بود که دنیا اومدم

البته اون موقع ماه رمضون بوده

نمیدونم دنیا اومدم تا زندگی کنم

تا بفهمم

تا بدانم

تا خطا کنم

تا گریه کنم

تا بخندم

تا...

و مهمتر از همه ی اینها بفهمم که مرا که آفرید

که مرا چرا افرید؟

یا بقولی

به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

سختترین کار زندگی همین شناخت  آفریدگار است

ای خدا کمک کن 

میدونم همیشه کمکم میکنی

شاید من گاهی بازیگوشی کنم

ولی تو خوبی

هیچ وقت تنهام نمیذاری

خدا جون دوستت دارم

ممنون که مرا آفریدی



اویی که

امروز خیلی روز خوبیه

اخه یه مادر مهربون دنیا اومد

اویی که مادر پدرش بود

اویی که همتای حیدر بود

اویی که پرورش دهنده ی حسین بود

اویی که مادر زینب بود

مادر حسن

مادر ام الکثوم

و مادر همه ی آدمای خوب و مومن که بهش ارادت دارند

مادر عزیزم تولدت مبارک

مادرجون من خیلی دختر خوبی برات نبودم 

اگه هم کمی خوبی داشتم از لطف و عنایت تو بوده

مادر دعام کن 

دعا کن دختر خوبی برات باشم

دعا کن کارای خوبم روز به روز بیشتر شه

مادر

خیلی دلم برات تنگ میشه

و ...

روز مادر و تولد حضرت فاطمه الزهرا رو خدمت همه ی مادرای خوب سرزمینم تبریک میگیم

و از دور دستان پر مهرشون رو می بوسم

مادر ای نگاه معطر بهشتی دوستت دارم

بهانه ی آفرینش

امروز غمی بزرگ بر دوش عالم افتاد

و مادر رفت

حسن و حسین زینب و ام الکثوم چه آرام گریستند

و علی مرد خانه ی زهرا غریبانه زهرا را به دوش گذاشت و به خاک سپرد

محمد شادمانه به دیدار دختر رفت

و دختر گفت بابا چرا رفتی

دیدی امت ناسپاست قدر مرا ندانستند

دیدی چگونه کودکانم یتیم شدند

دیدی چگونه محسنم پرپر شد

دیدی پهلوی دخترت کبود شد

و زهرا رفت

بهانه آفرینش

گل سرسبد محمد

دلیل نزول کوثر

رفت تا به ما بگوید

که در مقابل ناملایمات تسلیم نشویم

و با ظالم بجنگیم

ساده زندگی کنیم

مادر جان 

شفاعتمان کن

مادرجان

مادرجان

مادرجان

سال نو مبارک

سلام سلام

باز عمو نوروز اومد

و سال جدید آغاز شد

یه سال گذشت

با خوشی هاش

غمهاش

خنده هاش

گریه هاش

و یه سال جدید آغاز شد

از خدا بخواهیم 

که سال جدید

سال موفقیت شادکامی سعادت و خوشبختی

برای همه ما باشه

34 سال

34 سال پیش

این شبا و این روزا

مردم ایران

پیرو جوون

مرد و زن

ریختن تو خیابونا

و انقلاب عظیم قرن رو رقم زدن

و شاه ملعون رو از کشورشون بیرون کردن

روزای سختی رو گذروندند

هشت سال جنگ

تحریم 

تهدید

و رسیدن به این روزا

روزایی که باز تحریم هست

و یه سری آدمایی که کشورو خراب میکنن

مردوم رو تحت فشار میذارن

خدا کمکمون کن

انقلابمون

خون شهیدامون

پایمال نشه


یلدای ظهور؟!!

بازم یلدا اومد

این دفعه خیلی پر سروصدا

با زمزمه های آخر دنیا و این حرفها

من که باورش ندارم

چون از این حرفا زیاده

نمیدونم بدم نمیاد دنیا تموم شه

آخه این دنیا قانونش همینه

باید تموم شه

بریم پی کار خودمون

جای موقت که باشی حس راحتی نداری

مثل خودم که الان دانشجوم شهر دیگه

ولی میدونم بودنم اونجا موقتیه

پس خیلی دلبستش نیستم

ولی میخام زود بیام خونه

این دنیا هم اینه

ولی مهم اینکه که با کوله بار پر از کارای خوب از این دنیا بریم

والا مردن کاری نداری

ای خدا

کوله بارم ضعیفه خودمم میدونم

نمیدونم تا کی زندم ولی ازت میخام

کمکم کنی تا یکم کوله بارم خوب شه

یلداتون مبارک

یه دقیقه بیشتر زندگی کنیم 

ولی درست زندگی کنیم این مهمه

نه اینکه صدسال زنده باشی و بی فایده

انشالله 

ظهورش را ببنیم

و سربازش باشیم