گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

تولد

میلادحضرت محمد و امام جعفر صادق مبارک

واقعا اعصاب ندارم چیزی بنویسم

منو ببخشید

.

.

..

...

....

.....

......

.......

........

.........

..........

...........

............

............

.............


عمق عاشورا

عاشورا 

محرم 

خون

اسارت

غم

گریه

درد

اینها ظاهر ماجراست

اما عمق عاشورا

عمق محرم 

الان در زندگی ما ماجریان دارد

بیمارستان کودکان علی اصغر

بیمارستان امام حسین(ع)

مرکز توانبخشی حضرت ابوالفضل 

و...

آری این نامها

این یادها

را بر روی مکان هایی گذاشتیم 

که یادمان باشد 

که یادمان نرود

کربلا درد یک روز

یک خانواده

یک قوم نیست

یادمان نرود

که حسین فرزند تشنه اش را جلوی تیر قرار داد

که به ما بگوید

باید با اغوش باز به سراغ سختی ها رفت

باید با کوله باری از ایمان و تقوا رفت

و گاهی 

در گوشه ای درد کشید

و التماس کرد

دعا کرد

شفا گرفت

شاد شد

و نور ایمان را در قلب یافت

یا من اسمه دوا و ذکره شفا

اوج عشق

کاش میشد راه را پرواز کرد

در مسیر باد اوجی گرفت

تا به انجا که جهان سو میکند

تا به اوج آسمان ها رفت و رفت

دست در دست مه و خورشید داد

تا به قلب نور ها باید دوید

یار را دلدار را باید بدید

در هوایش جان بداد و جان بدید

من چه می دانم که او از جنس چیست

روحم از او است و جانم را بداد

شاید این روحم مرا آنجا برد

تا به اوج عشق تا رویا برد