گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

دعا

برای سلامتی همه مریضا دعا کنیم

شام غریبان

دیدی شام غریبان امسال هم امد

دیدی رقیه تنها شد

دیدی زینب غریبانه گریست

دیدی سجاد مظلومانه سر بزیر انداخت

دیدی دیدی دیدی

شام غریبان امسال هم او نیامد

اقا جان چند شام غریبان باید بی تو سر شود

اقاجان چند شام غریبان باید گریه کنیم

اقا جان کمکمان کن لایق شویم

شمع روشن نکنیم

اخر خورشیدها رفتن از پیش ما

نور شمع ها خجلند از اه زینب

شمع ها اب میشوند از ناله ی رقیه

آهای شمع ها

آهای نورها

دیگر دنیا تاریک شده

 نور شما روشنی ندارد

دیگر گرمای شما اثر ندارد

اه حسین

وای حسین

لبیک حسین لبیک

ای لشگر دین لبیک

عمو جان

باز هم روزها و شبها در پی هم آمدند و رفتند و به روزهایی رسیدیم که آسمان و زمین در غم از دست دادن عزیزان خاندان رسول الله و جگر گوشه های زهرا و علی خون گریه میکند

امشب شب تاسوعاست شب نهم محرم الحرام 1435 هجری شبی که فرزندان حسین از بی تابی تشنه و تشنه تر می شوند شبی که عباس در اندیشه راهی برای رفع تشنگی کودکان هست شبی که حسین مناجات میکند و با خدای خود در حال راز و نیاز است

رقیه فردا عمو برایت اب می اورد رقیه در دل میگوید عمو خیلی قوی است حتما می رود و برای ما اب می اورد ولی رقیه فردا عمو جانباز می شود زخمی می شود به خاطر ایثارش به خاطر شجاعتش بهشتی می شود

رقیه گریه نکن تو هم پیش عمو می روی

این روزها دلم بیشتر هوای حضرت زینب و رقیه را می کند

در دلم میگویم الان که حرمهایشان خراب است و در سرزمین دمشق جنگ است

آنها هم ناراحتند 

خدایا همه ی امت اسلام و مردم مظلوم  را از شر دشمنان نجات بده و ظهور امام زمان را نزدیکتر بفرما

ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﻨﺖ ﺭﺍ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ﺑﺎﻧﻮ ! ﺑﻠﮑﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮ ﺗﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﺑﻔﻬﻢ ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺩ ﻟﺬﺕ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻟﺐ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻮﺩ ... ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻖ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺮﻕ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻣﺴﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻭ ﻫﻤﺨﻮﺍﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ... ﺧﻼﺻﻪ ﺭﻓﯿﻖ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﻧﯿﺎﻭﺭﻡ ﺍﮔﺮ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﺩﻭﺭﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﻢ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﯾﺪ ﭼﻮﻥ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻫﺴﺘﯽ ﺟﺎﯾﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﻠﺒﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﻧﯿﺴﺖ !! ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﻔﺖ ﻗﻠﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﻮﺷﮑﻠﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﺒﺮﺩ . ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺗﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺣﺎﮐﻢ ﺫﻫﻦ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﯽ ... ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺎﻟﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ; ﮐﻪ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺗﻮﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﮑﯿﻪ ﮔﺎﻫﺘﻪ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺑــــــــــــــــــــــــــــــﺲ

بی تو

اگر یک   لحظه حسم بود بیتو            در آن لحظه شوم من دود بی تو

در       این بازار پر غوغای دنیا            ندارد هیچ چیزی سود بیتو

تو     حس  بارش    ابر بهاری             که جریانی ندارد رود بی تو

رها کردی اگر یک لحظه دل را             ببین پژمرده گشته زود بی تو

غدیر خم مبارک

امشب در آسمان غوغاست فرشتگان بی قرارند

اخر فردا احمد دست علی را در غدیر خم بالا میبرد

و با صدای پرطنین خویش و با صلابت پیامبر گونه اش میگوید

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

و این چنین علی ولی و امام مسلمین می شود

و دل محمد آرام می شود

ای مولای ما ای علی 

نمی دانم چگونه از لطف و عنایت تو بابای خوبم تشکر کنم

که در این روزهای خوب و مبارک به من بهترین هدیه و عیدی را دارم

یا مولا از تو  میخاهم برای همه جوانان دعا کنی

 عاقبت بخیر و خوشبختی آروزی همه ی ماست

ای خدای بزرگ هیچ وقت ما را لحظه ای به حال خودمان وانگذار 

واگر لحظه ای از یادت غافل شدیم به ما گوشزد نما که ما بندگان خطا کار توایم 

ای خدای مهربان اگر در هر لحظه تو شکر کنیم به خاطر نعمتهایت باز هم کم است 

ما بندگان در مقابل لطف عظمت تو عاجزیم

خدایا شکر

عید غدیر بر همه ی عاشقان مولا علی (ع) مبارک