در چند پست قصد دارم تا قسمتی از متن سرود آفرینش از آثار دکتر شریعتی را به شما عزیزان تقدیم کنم حتما بخوانید:
و((در آغاز، هیچ نبود،
کلمه بود ،
و آن کلمه ، خدا بود)).
عظمت همواره در جستچوی چشمی است که او را ببیند،
و خوبی همواره در انتظار خردی است که او را بشناسد
و زیبائی همواره تشنه ی دلی که به او عشق ورزد
و جبروت نیازمند اراده ای که در برابرش ، به دلخواه ، رام گردد
و غرور در آرزوی عصیان مغروری که بشکندش و سیرابش کند
و خدا عظیم بود و خوب و زیبا و پر جبروت و مغرور،
اما کسی نداشت.
خدا آفریدگار بود
و چگونه می توانست نیافریند؟
و خدا مهربان بود
و چگونه می توانست مهر نورزد؟
((بودن)) ،(( می خواهد)) !
واز عدم نمی توان خواست.
و حیات ((انتظار می کشد))،
واز عدم کسی نمی رسد.
سلام بر شما
مطالب خوب و جالبی دارید.
سلام
...در آغاز، هیچ نبود،
کلمه بود ،
و آن کلمه ، خدا بود....
جالب بود(گل)