باز هم زمین لایق شد
باز هم ما انسانها فرصت یافتیم
تا در پیشگاه خدا
در پیشگاه کتابش
در پیشگاه پیامبر
در محضر مولا علی
دست نیاز به درگاه حق بلند کنیم
و با چشمانی بارانی
بگوییم خدارو شکر که باز هم به ما توفیق دادی
تا در شبهایی پربرکت
در عزیزترین شبهای سال
دعا کنیم
مناجات کنیم
و طلب بخشش و مغفرت نماییم
خدایا در این شبهای زیبا به ما توفیق شب زنده داری و نیایش عنایت فرما
در بهترین شبهای سال
در شبهای نزول بزرگترین معجزه خدا بر زمین
یادمان نرود که کودکان سرطانی چشم انتظارن
یادمان نروند کسانی که بیماری های سخت دارند دلهایشان می تپد و امید دارند خدایا ناامیدشان نکن
یادمان نرود که در گوشه گوشه ی سرزمینم جوانان پاکی چشم انتظار کاری ابرومند و همسری پاک هستن برایشان دعا کنیم
یادمان نرود پدر و مادرهایمان آنان که همیشه حامی ما هستند خدا حفظشان کند
یادمان نرود که عده ای از عزیزان در انتظار چراغی برای خانه شان هستند خدایا فرزندصالح و سالم
یادمان نرود که گره در زندگی بسیاری از انسان هاست چه مالی و چه معنوی خدایا عنایت فرما
و دعای مخصوص و همیشگی همه ما آقا بیا
آقا آسمان دلمان بارانی است ای خورشید پشت ابر بر ما بتاب
آمین یا رب العالمین
الان که داشتم نتگردی میکردم یه مطلبی می خوندم که خیلی خوشم اومد
میگفت هیچکس نمیدونه چقدر زنده است یا حتی فردا زنده است
پس اونقد برقص که پاهات درد کنه
اونقد بخند که پهلوهات درد بگیره
و به کسی که دوسش داری بگو دوستت دارم و عاشقتم
اره واقعا راس میگه
پس همین الان همین الان برو و روی ماه کسانی رو که دوستشون داری و کنارشونی رو ببوس
و بگو دوسشون داری
فرقی نداری اون عزیز پدر و مادر یا خواهر و بردار یا همسر و فرزندت یا دوستت باشه
هر کی که هست دوسش بدار
بهش محبت کن
و اگه پیشت نیست و میخایی پیشت باشی
از خدا بخاه که سالم نگهشون داره
و زودتر بتونی ببینیشون
و اگه رفتن پیش خدا
از خدا بخاه رحمتشون کنه
اره زندگی همینه
اصلا برا همین زنده ایم
برا عشق ورزیدن
و برا فهمیدن راز محبت
خدایا شکر
شکر
شکر که سالمیم
خدایا شکرت
دلم تنگ است
باز هم بوی خوش رمضان فضای شهر را عطرآگین میکند
باز هم صدای دعا و نیایش در شهر شنیده می شود
باز هم آدمها می روند تا بخودشان اثبات کنند که می توانند
ظاهرا لب ز طعام و مشربه در طول روز دور میکنند
ولی در باطن کار سختی در پیش رو داریم
و باید زبان دل را از ناپاکی ها دور سازیم
انشالله خداوند توفیق روزه داری و بندگی را نصیب همه ی ما بنماید
امروز خیلی دلم هوای ماه رمضان پارسال را کرد
روزهای خوب و دلنشینی که با دوستان خوبم بود
با سارا و ساره و نصیبه و شیوا و شیرین
غذاهای خوشمزه می پختیم
خیلی خوش میگذشت
البته گرما و کار ازمایشگاه اذیت میکرد
ولی لذت بخش بود
یادش بخیر
زمانی که نوجوان بودم خیلی طبع شعر داشتم
علاقه داشتم به کتاب خوندن
رفتم که تو دنیای ریاضی
یکم طبعم عوض شد
نمیدونم
حیف از اون روزا که رفت
حیف کلمه بدیه
میدنی چرا؟
چون آدم وقتی فرصت خوبی رو از دست میده
میگه حیف
کاش هیچ وقت فرصتای خوب و با ارزش زندگیمونو از دست ندیم
که بعدش بگیم حیف
اخه افسوس و پشیمانی فایده نداره
فرصتای زندگی هم مثل یه واکنش یه طرفه هستند
اگه از دست رفتن
دیگه حیف میشن
مثل یه میوه که می مونه و نخوری میگنده و برا اثر واکنش های مختلف شیمیایی از بین میره
پس نذاریم عمرمون حیف شه
به قول اصفهانیا
حیفِ س