گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

گل های بابونه

حرف های یک شیمیست با خدا+خودش

شعری از یک دوست

این غزلخانه که اینجاست بنام من و تو ست

من پر از حرف تو خاموش،مرام من و تو ست

تو مرا عاشق خود کردی و رفتی به سفر

چه کسی گفته که این عشق به کام من وتوست

قصه ی عشق تو را من همه جا جار زدم

این همه شهرت دل،سنگ تمام من و توست

طبق فتوای دو ابروی گره خرده تو 

لذت بوسه و اغوش، حرام من و توست

برای ساره

اومدم که نظراتمو ببینم دیدم ساره ی گلم اومده و نظر داده خیلی خوشحال شدم

فدات شم ساره جان

اتفاقا دیشب خابتو دیدم

خاب دیدم رفتی خرید بعد اومدی میگی مریم پول نداشتم تو رو پول بده به سبزی فروش جنسا رو بگیر

میگی اونقد سبزی هاش تازه  و خوب بود چهارده تومن خرید کردم

بعدش از خاب پا شدم

انشالله که همیشه موفق و سربلند باشی


از بدقولی متنفرم

دیگه تو این دنیای پرهیاهو و شلوغ پلووغ

بدقولی امری ساده شده

و خیلیا نمیدونن که یا بدقولی دلی رو میشکنن

وقت کسی رو بیخود تلف میکنن

چیزی که دیگه ارزش نداره دل ادماست

ارزون میخرن و ارزون می فروشن

میدونی چرا؟

چون محبت کم شده و بدتر از اون کم ارزشتر

آدما زود دل میدن

و زود دل میکنن

مثل فست فود که زود آماده میشه و زود خورده میشه

و هیچ خاصیتی نداره و فقط شکم پر کنه

عشقای امروزی هم بی خاصیته

و اگه خوشت نیومد عوض کن

واقعا اوضاع بدیه

جون من

جون هرکی که دوس دارین

دروغ نگید

و بدقولی نکنید

اگه هم بدقولی یا دروغ کردین

توجیه نکنید

که کارم زیاده

و از این حرفا

فقط بگین ببخش

و آروم برین

گیج

یه جوریم 


گیج


بی هدف


منگ


تو شوک

خوابگاه

الان که رفتم وبلاگ ماری عزیزم سرزدم دیدم از خوابگاه نوشته

از روزای خوبی که کنار هم بودیم

چایی میخوردیم با کلمپه سوهان حلوا حلوای سیاه دیگه اینا رو نداشتیم با نبات کیکی بیسکویتی میخوردیم

از خدا میخام ماری عزیزم زود دفاع کنه بره پیش همسره عزیزش

دیشب مرضیه رو خواب دیدم اونم تو حرم امام رضا

خیلی دلم مشهد میخاد

کاش زودتر بریم

ساره مرضیه سارا نصیبه زهرا شیرین شیوا زینب سمیه و خیلی بچه های دیگه

دلم برای همتون تنگ شده

راستی امروز هم سودابه اس ام اس داد ازدواج کرده

خیلی خوشحال شدم

خدایا همه جوونای خوب سرزمینمو خوشبخت کن

حیف که از هم خیلی دوریم 

ولی از خدا میخام باز همشونو ببینم

دوستت دارم بچه های خوب دانشگاه اصفهان

دوستان خوبی برام بودین و خواهین بود

از دور روی ماه همتون رو می بوسم


یواش یواش داره میاد...

کم کم داره میاد

صدای پای یکی میاد

جوانه ها با عجله به استقبال رفتند

خورشید گرم شده

گرمتر از هر موقع

زمستانی که کمرنگ بود 

داره میره

دیگه زمستونای قدیم نمیان

قبلا یخ و برف بود

الان دیگه گرمه زمستونا

یکم حس بهار کم شده

دیگه اون شورو شوق قدیم نیست

من یه شوقی آمیخته با استرس دارم

نمیدونم بشه

بیاد

یواش یواش داره میاد...

کاش زودتر بیاد

بی صبرانه منتظرم

بیا

بیا

بیا


انسان

چه خبر از دنیا؟

میگذره؟ خوبه؟ سلامته؟

خدا رو شکر...

همه چیزیش خوبه

نمیشه گفت که همه چیزیش خوبه

اما قابل تحمل هست

اگه آدما از دنیا و زندگی راضی بودن

که هیچ پیشرفتی حاصل نمیشد

راست میگی رفیق

آدما با همین خواستنهاشون باعث پیشرفت شدن

بنظرت اگه پیشرفت نبود زندگیها راحتتر نمیشد

زندگی آدما پیش نمیرفت

خوب پیش میرفت

ولی دیگه این همه تمدن نبود

آدما کم بودن

اگه آدما غارنشین می موندن

همون جور باقی می موندن

و دنیا تغییر انچنانی نمیکرد

تو دلم میگم

خدا عجب موجودی خلق کردی

اونقدر عجیب 

که خود انسان هم از خودش در تعجبه

و تبارک الله احسن الخالقین

بهترین جمله است

برا این مورد

آی آدما آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی

قدر خودتونو بدونید دیگه

حیفه

حیف